پناه می برم ...
دوشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۲، ۰۲:۱۲ ب.ظ
یا انیـس القلـوب ...
بسم الله می گویم ...
وضو می گیرم ...
چادرم را به سر می کنم ...
وارد خیابانهای مجازی می شوم،
از کنار ویترینهای پر زرق و برق عبور می کنم.
کوچه پس کوچه ها را پشت سر می نهم؛
یکی پس از دیگری.
می ترسم !!!
از چه ؟؟؟
از اینکه مباد این زرق و برق ها نَفسم را به تسخیر خویش در آورد!
چادرم را محکم می چسبم.
گام هایم را استوار تر و با دقت و وسواس خاصی برمی دارم.
این جا هوای برخی از واژگان آلوده است.
این بار چادرم را محکمتر می چسبم که مباد ا تنم به تن واژگان برخورد نماید
گامهایم را تند تند برمی دارم، نَفَسم به شماره می افتد...
و میروم تا از شر شیطان رجیم به خدای رحمت و مهربانی پناه ببرم!
یـا زهرا "علیک السلام"
۹۲/۰۴/۱۷
شما در شب های تاریک جبهه سایبری از میدان مین گناه عبور می کنید مراقب باشید، به شهدا تمسک کنید بصیرتتون را بالا ببرید که ترکش نخورید رابطه خودتونو با خدا زیاد کنید با اهل بیت یکی بشید و در این راه گوش به فرمان آنها باشید.
-حاج حسین یکتا